تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

درباره بلاگ
تا سن پطرزبورگ

از همه شماهایی که اینجا رو دنبال می کنید و وقت میذارید بسیار سپاسگزارم. ببخشید اگر زود به زود نمی نویسم...

۱۳ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۵

مردان رویایی!

چند روز پیش فیلم " آسمان زرد کم عمق" رو دیدم. نمی دونم منتقدین راجع به این فیلم چه نظری دارند ولی من خیلی خوشم اومد. البته باید بگم اینکه خوشم اومد، کاملا شخصی خوشم اومد! یعنی اینکه تمام فیلم عین یه احمق، دقیقا عین یه احمق، داشتم خودم و طرف خودمو جای دو تا شخصیت اصلی داستان میذاشتم. کاری که این روزها به طرز ابلهانه ای در همه موقعیتها انجام میدم. دختر داستان توی تصادف که خودشم پشت فرمون بوده، همه خانواده اش رو به کشتن میده و مدتی رو در بیمارستان روانی میگذرونه و شوهرش که خیلی درکش می کرده نه تنها اونو رها نمی کنه بلکه به شدت مواظبش بوده و پا به پای دختر تو فیلم میاد و حتی وقتی به علت حرف نزدن دختر، سرمایه زندگیشون رو از دست میدن و شوهره می افته زندان، بازم دختره رو رها نمی کنه و باز سعی می کنه به دختره ثابت کنه دوستش داره! آره بابا می دونم همه اینها توی فیلم هاست ولی حالا شما بیاید یه درصد احتمال بدید چنین آدم خوبی هم هست! مثل همین فیلم آخر جیرانی، " من یک مادر هستم". دوست پسر دختره، در همه حال کنارش می مونه حتی وقتی که می فهمه به دختره تجاوز شده. حتی وقتی که می فهمه دختره محکوم به اعدامه تا اون لحظه آخر جا نمی زنه. من همش از خودم می پرسم اگه تو لعنتی می دیدی من توی یکی از این موقعیت هام چه گهی می خوردی؟ خب معلومه همون اول خودتو گم و گور می کردی. یه جوری که انگار از اول وجود نداشتی. وای دنیا چه جای وحشتناکتری می شد اگه همه عین تو بودند! و من که عاشق نامردترین آدم دنیا شدم و هر روز دلم برای آدمی تنگ میشه که گاهی بی نهایت بی نظیر بود حتی اگه نامرد بود...

۹۴/۰۳/۱۳
7660 ...

نظرات  (۱۱)

۱۳ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۶ رحیم فلاحتی
سلام
ممنونم . چند روز بود دنبال آدرستون بودم . لطف کردید استاد :)
خونه ی نو مبارک !
پاسخ:
سلام از ماست. خیلی ممنونم:)
فکر می کنم این قدر این مردهای رویایی کمیاب هستن که ما داریم عادت می کنیم اصلا مردانگی رو در همین نامردی کردن ها ببینیم
پاسخ:
باهات کاملا موافقم. برای همینم هست که تا یه مرد فداکار پیدا میشه یا میارنش "ماه عسل" یا یه فیلمنامه ازش میسازند:)
سلااااااام عزیزم.
خونه نو مبارک. 
ما هم هنوز از این عاشق ها ندیدیم. مگه هست اصلا؟؟؟

پاسخ:

سلام به روی ماهت. مرسی همینطور برای شما:)


گمونم از این مردها زیاد پیدا نمیشه و فقط توی همون فیلمها میشه دیدشون!

خیلی خوشحالم که از دوباره مینویسین
یه روزی همگی این عاشقای واقعی رو پیدا میکنیم
پاسخ:

مرسی مرسی مرسی:)


امیدوارم. به دعای شما آمین میگم عزیز دلم:)

آدم ها از رویاهاشون فیلم میسازن و قصه می گن:)
پاسخ:

آره همینطوره و شاید برای همینه آدمیزاد دلبسته قضه ها و فیلم ها میشه...

صبای عزیزم:)

۱۴ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۲۳ ایزابلا ایزابلایی
چقد دلم گرفت از جمله ی آخر نوشته...
پاسخ:
آره شاید چون به همون اندازه واقعیه...
اسطوره واستثناء همیشه وجود داره...فیلمام پر بیراه نمیگن... شاید اگه این شکلی به دنیا نگاه کنیمقابل تحملتر بشه
پاسخ:

اصلا به نظرم فیلمها ساخته میشن که دنیا قابل تحمل تر بشه. رویاهامون رو می بینیم و فکر می کنیم خدا هنوز ممکنه معجزه کنه.

۱۵ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۷ آقای همکار
من موندم شما خانوم ها وقتی سوزنتون یه جا گیر میکنه چرا دیگه ول نمیکنید!
حتی این پتانسیل رو دارید که عاشق شمر باشید و بخاطر عشق سر حسین رو ببرید! نگو نه که باور نمیکنم!
پاسخ:

به به مهندس! حالا نیست که شما آقایون خیلی متفاوتید. والا بخدا!!


این آدمهایی ک هیچ جوره از دل آدم نمیرن بیرون خیلی گونه های مذخرفی هستن!! :( 
وولی همین رویاها کارو سخت تر و گره دل کندن و دور انداختن رو مشکل میکنن!! اینقدر توی رویا باهاش سر میکنیم ک باورمون شده شاید اونیکه تو رویاست واقعیه نه این نمونه واقعی نامرد بی مرام !!!
ولی من تو ترکم :)) یعنی شرو کردم ترک کنم!!
پاسخ:

آره کاملا باهات موافقم. گاهی توی رویاها اصلا مرز رو گم می کنیم بعد تا چند وقت نمی فهمی که داری حقیقت و رویا رو قاطی می کنی...

من فعلا آمادگی ترک ندارم عین یه احمقم هنوز منتظرم برگرده. فکر کن چقدر احمقم!!

۱۷ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۳ آقای همکار
مگه از ما آقایون کسی رو سراغ داری که اینجوری باشه؟ باور کن من که ندیدم. شما اگه دیدید واقعا یه گونه نادر رو دیدید :)
پاسخ:

نه بابا مهندس منم ندیدم. هر چی دیدم همه عین تو بودند:)

۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۳۹ آقای همکار
عجبی بالاخره یک جا تفاهم داشتیم :) برو خوشحال باش حتی یک نقطه اشتراک با من داری. خیلی افتخار بزرگی نصیبت شد
پاسخ:
من با تو نقاط تفاهم زیاد دارم! پیر شدی یادت رفته لابد:)