تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

درباره بلاگ
تا سن پطرزبورگ

از همه شماهایی که اینجا رو دنبال می کنید و وقت میذارید بسیار سپاسگزارم. ببخشید اگر زود به زود نمی نویسم...

۲۷ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۸

فاصله عمل تا شعار!


فکر نمی کنم در هیچ جای دنیا به اندازه ایران نگاه مردم به معلولیت، انقدر با تحقیر و شعار همراه باشه. ما مردمی هستیم که گاهی به شدت احساساتی هستیم ولی وقتی به یه فرد معلول می رسیم به همون شدت منطقی میشیم. امروز به طور اتفاقی به عکس "بتانی همیلتون" برخوردم. موج سوار حرفه ای آمریکایی که در برخورد با کوسه ها بازوی چپ خودش رو از دست میده. اما اون هرگز ناامید نشد و دوباره به موج سواری برگشت. ما همیشه از شنیدن این داستانها هیجان زده میشیم و بعد شروع می کنیم به سخنرانی های پرشور: "به این میگن زن"، "آفرین عجب اراده ای داشته"، "خاک بر سر بچه ما که سالمه ولی هیچ گهی نشده!". یا اگه معلول در اطرافشون باشه به محض اینکه ببیننش میگن: یه دختره تو آمریکا وضعش از تو بدتره قهرمان شده، تو چرا نمیری تلاش کنی؟!! اما هیچکس نمی خواد فکر کنه این پسره که باهاش ازدواج کرده چه تفکری داشته؟ جامعه آمریکا چه امکانات و برخوردی باهاش کرده؟ جامعه ورزشی چطور اون رو پذیرفته؟ به این عکس با دقت نگاه کنید. شما اگه برادر داشته باشید به اون اجازه میدید با یه دختر معلول در این شرایط ازدواج کنه؟ اگر پسر هستید آیا می تونید در مقابل خانوادتون قرار بگیرید و با دختری ازدواج کنید که یک دست نداره؟ آیا می تونید به کسی انقدر عشق بدید که بتونه به زندگی حرفه ای و خانوادگیش برگرده؟ با خودتون صادق باشید!

۹۴/۰۳/۲۷
7660 ...

نظرات  (۲۰)

تو درست میگی تو ایران با هیچی درست برخورد نمیشه عزیزم...

وقتی هنوز  انتخاب ها برای ازدوا تحت الشعاع خانواده ومنادر وخواهره چطور میشه چنین انتظار بزرگی داشت ؟
وقتی هنوز بحثای سطحی مادر شوهر وعروپس در جریانه؟


وقتی معنی عشق اینهمه به میل وموقعیتمون عوض شده؟ 

پاسخ:
دقیقا. جریان سنتی جامعه ما شور همه چیزو درآورده و توی این وضعیت نمیشه خیلی آرمانی فکر کرد و توقع داشت همه نگاهها درست و انسانی باشه...
۲۷ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۵ حسین غلامى خواه
ما فقط میتونیم از تماشای این عکسا لذت ببریم.چون بعضیا نمیخوام مردم تغییر کنن و آگاهتر با مسایل برخورد کنن.چون منافع اون افراد به خطر میفته.
پاسخ:

وای منافع منافع منافع! این لعنتی همه چیزو تحت تاثیر قرار میده. حق با شماست.

خوش اومدید:)

باید تو شرایطش قرار بگیرم تا بتونم جواب بدم و احتمالا جوابم به نوع معلولیت، میزان تاثیرش بر جریان معمول زندگی و این که خود اون طرف چقدر و چه طور با معلولیتش کنار اومده بستگی داره. اما می تونم با اطمینان بگم اگه خودم دچار معلولیت بودم یا بشم چیزی ازم باقی نمونه. چون من همون آدمی هستم که حتی با عینک روی صورتم هم کنار نیومدم و تا سالی که بتونم عمل کنم بارها به خاطرش اشک ریختم.
پاسخ:
بله درسته باید توی شرایط قرار گرفت و جواب داد وگرنه همیجوری جواب دادن هم ممکنه به شعار نزدیک بشه.
معلومه که جواب خیلیاش نه هست. وقتی پسری بخاطر بُعد مسافت نمیتونه خواسته شو برای ازدواج با دختری که میدونه باهم خوشبخت میشن ، مطرح کنه انتظار داری با معلولیت یا مثلا شرایط دیگه کنار بیاد! ماها ایده آلیستای متوهمی هستیم که نمیخوایم خیلی از واقعیتا رو بپذیریم و بفهمیم با اینا هم زندگی جریان داره و میشه لذت برد.
پاسخ:

وای چه افتضاح! واقعا چه فکری می کنند؟ اینکه بعد مسافت ممکنه چه اشکالی ایجاد کنه؟!!!

بعضی وقتها ما الکی داستان رو می پیچونیم و فکر می کنیم اینجوری به خوشبختی نزدیک میشیم در حالیکه دورتر میشیم. کاش یه کم زندگی رو راحتتر بگیریم بعضی هامون!

بله درسته....
پاسخ:
ممنونم:)
متاسفانه درست میگی عزیزم.
باید قبول کنیم که ما مردمی هستیم که فقط بلدیم قشنگ شعار بدیم و فرهنگمون هم زیر خط فقره. واقعا اونجا به انسان و حقوق انسانی جور دیگه ای نگاه میشه. اینجا خیلی چیزها باید عوض بشه و این مستلزم صرف زمان خیلی زیادیه. برای موفق شدن بستر و محیط باید فراهم باشه حتی اگه نباشه باید پتانسیلش باشه که اینجا برای یک فرد معلول و حتی سالم هم نه محیط و نه پتانسیل خیلی چیزها هنوز هم فراهم نیست. امیدوارم نسل های بعدی دنیای بهتری رو تجربه کنند.
پاسخ:
دقیقا همه حرفهات درسته. ما باید زمان زیادی رو پشت سر بذاریم تا بتونیم این فرهنگ رو نهادینه کنیم که یه معلول هم باید زندگی عادی داشته باشه. باید بتونه ازدواج کنه و باید حداقل امکانات و شرایط رو داشته باشه. امیدوارم گذشت زمان این فرهنگ رو در مردمی که به شدت دهن بین هستند، به وجود بیاره.
۲۷ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۷ آقای همکار

اونور قضیه رو دیدی درست ولی آیا اینور ماجرا رو دیدی که امثال این خانومی که عکسشو گذاشتی چقدر رحمت کشیدن و چقدر در جامعه پویا بودن و برنامه ریزی کردن و در راستای برنامشون ثابت قدم بودن تا جامعه اونها رو بپذیره و سرانجام یکی هم بخاطر تلاششون عاشقشون شده! آیا معلولین ما هم اینجوری بودن و جامعه پسشون زده؟! و یا آیا دیگر معلولین کشورهای توسعه یافته که خونه نشین هستن و افسرده و تکونی به خودشون نمیدن در اون جوامع در این سطح از مقبولیت زندگی میکنن؟

این عکس در ظاهر نشون میده که یک معلول داره همچون انسانهای دیگه عادی زندگی میکنه ولی در پس این عکس تلاش و انگیزه شبانه روزی بوده!

در کل منظورم این بود که تنها با 30% از پستت موافقم، نه بیشتر!

پاسخ:
از اینکه در ملاء عام ننوشتی فقط با سه درصد از حرفهام موافقی بسیار ازت ممنونم!  :)
تو کاشون پسرا بچه ننه هستن و مادر شوهر عروس پسند میکنه که خب دخترهای سالم رو هم کلی عیب می ذارن روشون مادرشوهرا! معلول که دیگه هیچی..والاااا 
پاسخ:

با این اوصاف فکر کنم تو کاشون اصلا و ابدا مرد پیدا نمیشه:)))))

خوش اومدید:)

یه وصله ی ناجور توی زندگی ایرانیا وجود داره به اسم "مردم":
- مردم چی میگن؟
- مردم چه فکری می کنن؟
- آبرومو توی در همسایه نبر
- فک و فامیلو چیکار کنیم؟
- خاله ت چی می گه؟ مادر بزرگت سکته می کنه این کارو بکنی...

به نظرم ماجرا صرفا خود ِ معلولیت یا هر ویژگی دیگه ای نیست. ماجرا اینه که چشممون توی حلق مردمه که ببینیم چی می گن. کسی هم واقعا بخواد یه زندگی جدید با یک نفر معلول شروع کنه و سرشار از انگیزه باشه و از کارش صد در صد مطمئن باشه، از پدر و مادرش گرفته تا فامیل درجه دهم انقد در گوشش می خونن که طرف کارش به خودکشی می رسه. این است ماجرای وطنم ایران!
پاسخ:
یعنی دانشگاه شریف و دانشگاه پلی تکنیک عین شیر مادر حلالت که انقدر فهم و شعورت بالاست:)
البته من اینارو واسه وقتی گفتم که خودم قرار باشه با یکی که دچار معلولیته وارد رابطه بشم. وگرنه اگه قرار باشه برادرم با این شرایط ازدواج کنه دخالتی نمی کنم. چون حتی خیلی دوسش داشته که چشمشو رو حرف مردم بسته و چی بهتر ازین که برادرت با عشق ازدواج و زندگی کنه
پاسخ:
همین که توی عشق داداشت و رابطه اش دخالت نمی کنی خدا خیرت بده. ولی آیا پدر و مادرت هم ممکنه اینجوری فکر کنند؟
۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۳ آقای همکار
تو خودتم مثل این جماعتی که توصیف کردی دنبال حرف مردم و ملاء عام هست که!
+ به هر حال از تشکرت ممنون. قابلی نداشت :)
پاسخ:
:/ :/
شاید پدر و مادرم هم در نهایت قبول کنن اما ازین وصلت خوشحال نمیشن.
یاد آخرین خواستگارم افتادم که معلولیت ذهنی داشت. اون اگه تا حالا ازدواج نکرده باشه بالاخره می کنه. اما پسری با یک دست شاید هرگز یا نه اون طور که شایسته اشه
پاسخ:

فکر کنم می خواستی بنویسی دختری با یک دست هرگز.

آفرین تو همیشه زاویه دید خوبی داری. اینجا به یه پسر معلول ذهنی حتما زن میدن ولی هیچوقت یه دختر رو در شرایطی با کمترین معلولیت نمی پذیرند مگه اینکه یه خانواده سطح پایین یا یه پسر اشکال دار به سراغش بیان...

۲۸ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۰۳ اقای روانی
این عکس اگه واقعی هم نباشه زیباست ...
پاسخ:

بله همینطوره :)

تشریف بیارید اینجا. حرفم داره میاد د:
من مخالفت می کنم چون در ایران ازدواج برادرم با یک خانم معلول در زندگی و ازدواج منم بی تاثیر نیست متاسفانه.
پاسخ:
به خاطر این صراحت و صداقت ممنونم:)
من اگر برادرم میخواست با این ادم ازدواج کنه هیچ مشکلی نداشتم ،اما به قول اقای همکار این رو ببین که این زن چه قدر خودش فعال بوده که به اینجا رسیده،مطمئنا اگر برادر من بخواد با زنی ازدواج کنه که همش بشینه یک گوشه و ناله کنه حتی اگر چهار تا دست هم داشته باشه براش نگران میشم،ولی بازهم من نمیتونم براش تصمیم بگیرم،معلولیت در همه جای دنیا بسیار سخته ،ممکنه همه مردم یک جور دیگه باهاش کنار بیان در اون مملکت اما باز هم در نظرشون یک چیز عادی نیست،فارست گام رو که حتما دیدین،این خانم هم اگر یک زن عادی بود ازدواج کردن براش نسبت به خیلی از زنهای دیگه سخت تر بود،یک ادم اول از همه باید خودش،خودش رو بپذیره تا بقیه هم قبولش کنن
پاسخ:

این چیزی که شما گفتید برای آدمهای سالم هم حکم می کنه. میزان تلاش و پذیرش خوده طرف. همیشه هم نمیشه انتظار داشت اون معلولی که می خوایم در خانواده بپذیریمش یه قهرمان یا یه آدم خاص باشه تا ما باهاش کنار بیایم. اصلا شما فکر کن یه دختر معلول و خیلی معمولی. آیا برای ازدواج می پذیریمش و بهش معمولی نگاه می کنیم؟

به خاطر کامنت مبسوط و با دقتتون ممنونم:)

۲۹ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۴ فاطیما کیان
جالبه که من فیلمش رو هم چندسال پیش دیدم و عاشق اراده ی این دخترم ,توی ایران اگر همچین کسی بود و مردی باهاش ازدواج میکرد اون مرد میشد اسطوره ! مثل اون خانوم وآقایی که سال پیش توی برنامه ماه عسل آورده بودن و خانومش ویلچر نشین شده بود و آقا قهرمان داستان که داره با همین یک دونه زن روزگارش رو سر میکنه 
پاسخ:
البته این دو تا مثال که شما زدید از نظر من کاملا متفاوته! اینجا دارند به دختره ارزش میدن ولی توی اون برنامه داشتند به اون مرد ارزش میدادن و منت میذاشتند سر دختره که ببین چه مردایی پیدا میشن که با تو زندگی می کنند!! خیلی متفاوته.
میدونی این سوالت خیلی جواب بلند و بالایی داره،اما برای پذیرفتن یک ادم بگم که دوتا چیز خیلی مهمه جدا از هر نقض ضاهری و اون اینه که اون دختر خودش چه جور ادمیه از نظر شخصیتی و خانواده . اگر این دوتا چیز اکی باشه بله چرا نپذیرمش،اگر برادر،پسر یا خواهر و دختر من با اون خوشبخته چرا من باید جلوش رو بگیرم. در نهایت اگر من به عنوان یک ادم از بیرون مثلا در برادرم خصوصیاتی ببینم که خودش متوجه اش نیست و اگر احساس کنم که ممکنه با یک خانم خوشبخت نشه فقط ممکنه بهش نگرانیهامو بگم و در نهایت بازهم تصمیم خودشه. و من کاملا اون زن رو میپذیرم
پاسخ:
بسیار از واقع بینی و منطقی بودنتون سپاسگزارم:)
۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۵:۱۴ آدم ارغوانی
بسیار تامل برانگیز...
پاسخ:
ممنون از وقتی که گذاشتید:)
دقیقا همینطوره...: (
پاسخ:
و چقدر بده...