تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

درباره بلاگ
تا سن پطرزبورگ

از همه شماهایی که اینجا رو دنبال می کنید و وقت میذارید بسیار سپاسگزارم. ببخشید اگر زود به زود نمی نویسم...

۳۰ تیر ۹۴ ، ۲۰:۳۹

لیست آرزوها

نمیدونم کجا اما جایی خونده بودم آرزوهاتون رو هر شب بنویسید، اونها رو هر شب بنویسید و مطمئن باشید که برآورده میشن. گفته بود نوشتن آرزوها، ما رو به اونها نزدیک و نزدیکتر می کنه و من باور کرده بودم برای همین هر شب آرزوهام رو لیست می کردم:

تو برگردی و همیشه برای من باشی

بدون خوردن کمی چاق بشم تا خوشگل به نظر برسم

کار پیدا کنم

پولدار بشم

توی تهران خونه بخرم

هر شب بعد از نوشتن یادداشتهای روزانه ام اون خط های آخر، یواشکی همه اینها رو می نوشتم و بعد به جزییاتشون فکر می کردم چون دلم می خواست آرزوهام همونجوری که توی ذهنم بود برآورده می شد. به یه خونه چهل متری توی یه کوچه پهن و خلوت فکر می کردم که درختهای سبز و تنومندی داره. فکر می کردم که هر ایرادی که داشته باشه مهم نیست فقط باید آشپزخونه اش یه پنجره بزرگ رو به کوچه داشته باشه و من بتونم هر روز تابش آفتاب روی برگهای درختهای کوچه رو ببینم و بتونم رادیوم رو همونجا کنار پنجره بذارم تا مواقعی که توی آشپزخونه ام اخبار گوش بدم و به بیرون نگاه کنم یا شاید هم اصلا بشه از همون پنجره رفت و آمد مردم رو ببینم و لذت ببرم. به پرده های حریر نازک آشپزخونه و به گلیم قرمز رنگ اون فکر کرده بودم. به جزییات اومدن تو هم فکر کرده بودم. اینکه یادم بمونه یه شیشه آب معدنی توی یخچال داشته باشم و بستنی رو ته فریزر برات گذاشته باشم. به همه جزییات آرزوهام فکر کرده بودم و هر شب اونها رو می نوشتم... حالا میدونم بقول "نادر ابراهیمی" هیچ معجزه ای رخ نخواهد داد، پس برای چی باید کار بیهوده ای رو تکرار می کردم؟! اگه یک میلیون بار هم در ماه می نوشتم هیچ کدوم به برآورده شدن نزدیک نمی شد. بیخیال شدم!


۹۴/۰۴/۳۰
7660 ...

نظرات  (۱۱)

اول بگم که این عکس خیلی قشنگه
بعد در مورد لیست آرزوها راستش با این واقعیتای تلخ فک نمیکنم فرستادن انرژی بتونه کاری از پیش ببره.  
چه خونه ی دوست داشتنی داشتی ، خیلی دلم میخواست یه عصر تابستون با یه کیک شکلاتی و تزیین توت فرنگی  و یه شاخه گل بیام دیدنت و عصرونه بخوریم :)
پاسخ:
من همیشه وقتی عکس هایی رو که تو وبلاگت میذاشتی بارها و بارها میدیدم. خوشحالم دختر باسلیقه ای مثل تو ازش خوشت اومده:)
میدونی من شک ندارم ما یه روز همو می بینیم پس حتما اون کیک رو یادت بمونه:*
ولی برا من جواب داد همیشه نوشتم و همیشه جواب داد
پاسخ:
شما دختر خوش شانسی هستید که خدا بسیار دوستتون داره:)
۳۰ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۰ مهران مهرگان
نمی دونم چرا این بیت به ذهنم رسید :
آرزو می خواه لیک اندازه خواه ...
انگار نبودن و نیستی و نشد ... همه اش برای ما ست :(

+ از این ها بگذریم! آرزو می کنم اون سیب وسطیِ مال من باشه :) لامصب خیلی خوش نشسته !
پاسخ:

باور کنید جناب مهرگان اینها آرزوهای خیلی بزرگی نبودند اما خب به قول جنابعالی همیشه سهم ما نبودن، نیستی و نشد بوده... انشاا.. برای ما هم روزی باد موافق خواهد وزید. دل بد نکنید:))


+باهاتون موافقم:)

۳۰ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۷ رحیم فلاحتی
سلام استاد
میدونی چیه ؟ خیلی از چیزها برای ما مثل سایه ی اون سیب هاست که روی شیشه منعکس شده . به واقعیت نمی پیونده. هر وقت دست دراز می کنیم تا سیبی بچینیم شیشه ای آن وسط حائلِ .

برای شما خوب می خوام.برای همه ی لیست پر پیمانه تون . ولی خونه ای بزرگ تر از چهل متر !
پاسخ:

من به خدا به همون چهل متر هم راضیم از صمیم قلب:))

ممنونم به خاطر دعای زیباتون. شما همیشه به من لطف داشتید.

هیچ چیز بیشتر از آرزوهای برآورده نشدۀ آدمای دنیا روح من رو آزار نمیده... شنیدنش مثل یه آر پی جیه که صاف میاد می خوره تو برجک حال خوبم تو اون روز. برای همین خودم معمولا هیچ آرزویی دوست نداشتم داسته باشم.
سوای از این حسرت چقدر آرزوهای قشنگی و چه تصویر و تجسم زنده ای :)
شما هم اون وسطا یه خورده این ایدآلِ تمایل به برآورده کردن آرزوی دیگران رو داشتینا... بستنی ته فریزر و آب معدنی و .. :D
+یاد تابلوی کائنات پولاد کیمیایی تو فیلم گشت ارشاد افتادم اگه بچه ها دیده باشن یادشونه حتما.
پاسخ:

آره موافقم گاهی براورده نشدن آرزوهای ساده بعضی ها آدمو خیلی رنج میده. بعضی ها آرزوهاشون خیلی ساده و عادلانه ست اما گاهی اونها هم بهش نمی رسند و این به قول شما حال خوب آدمو بد می کنه...

+ اتفاقا دیدم فیلمشو. دیدی که اون بدبختم نرسید به ارزوهاش:))

تلخ ترین قسمت آرزو انتظارش نیست بلکه وقتیه که براورده میشه و تو می فهمی ارزش این همه انتظار و اشتیاق رو نداشته.
نمی گم آرزوهای تو هم ازین نوع هست. فقط وقتی پستت رو خوندم یاد یک آرزوم افتادم که نوشتمش، عکسش رو گذاشتم رو صفحه نمایشم، اما وقتی محقق شد دیدم به زیبایی آرزو و رویام نبود
پاسخ:

راستش من یادم نمیاد آخرین باری که ارزوم براورده شده کی بود، کلا هیچوقت آرزوهام برآورده نشدند جز در چند مورد استثناء که در همون مواردم باز دارم خدا رو شکر می کنم.

واقعا خیلی ساله که آرزوهام برآورده نمیشه...

آرزوی من فعلا داشتن یه همچین پنجره ایه،بارونی:)
من می نوشتم.چند تاش بر آورده شد ولی خیلی زمان برد.اون قدرا هم با شکوه نبود مثه این بود که من یه سانتافه تصور کنم و بعد یه پیکان گوجه ای نصیبم بشه:))
ولی خب همینم جای شکرش باقیه.به امید اینکه لیست آرزوهای همه مون یک روزی محقق بشه:)
پاسخ:

خب پاییز که بشه منم اون پنجره بارونی رو خواهم داشت صبا:)

خواهرم یه جمله داره میگه وقتی یه چیز رو زیاد از خدا بخوای، خدا از چشمت میاره. لابد آرزوی تو هم اینجوری بوده:))

+ الهی آمین

وقتی آرزو می کنیم و بهش نمی رسیم شاید ایمان نداریم که حتما بهش می رسیم.پس قبل از آرزو کردن از ایمان قلبی باید مطمین باشیم
پاسخ:

هیچ وقت نمی شه گفت کسی اگه به آرزوهاش نمی رسه نشات گرفته از ایمانشه. ایمان دیگران تنها چیزیه که نباید به خودمون اجازه بدیم که در موردش قضاوت کنیم.

خوش اومدید خانوم:)

اینکه هنوز به ((تو برگردی و همیشه برای من باشی)) فکر می کنی نشون میده خیلی احساسی هستی و هنوز هضمش نکردی !
خیلی از ماها چیزایی رو از خدا می خوایم که ممکنه بعد ها بهترشو بدست بیاریم
خیلی از دوستام بودن که می گفتن فقط با فلانی خوشبخت میشیم و با زور بهش رسیدن اما خوشبخت نشدن ! و خیلی هاشونم راضی شدن به اینکه هر چی تقدیره و خوش بخت شدن با یکی دیگه !
نمی خوام بگم ادم نباید سعی و تلاش نکنه چون تقدیره و ... که اصلا بهش اعتقاد ندارم
اما پس همه تلاش ها وقتی به اون چیزی که می خوای نمیرسی نشون میده شاید خیرت نبوده
اکثر اتفاقات زندگی من که بر خلاف خواسته و تلاشم بوده باعث شده که نرسیدنه باعث خوش بخت تر شدنم بشه
از بچگی ! از بدشانسی هایی که فکر می کردم پایانی نداره ! اما الان که سالها می گذره و راحت تر می تونم مسیر زندگیم رو رصد کنم می بینم که تمام اون نشد ها باعث شد اتفاقات بهتری برام رقم بخوره

تو خوشبختی چون یه خونواده خوب داری
تو خوشبختی چون صفا و صمیمیت داری
تو خوشبختی چون مهربونی
تو خوشبختی چون خیلی ها دوستت دارن !
و ....


نرسیدن رو پایان و بن بست ندون
مطمئن باش راههای بسیاری هست که تو هنوز امتحان نکردی
کلی در هست که به روت باز نشده و باز خواهد شد

دچار یاس نشو ....
امیدوار باش ....
امیدوار

پاسخ:
همه حرفهای شما رو کم و بیش قبول دارم ولی آیا غیر از اینه که ترک دعا گناه کبیره ست؟! و آیا غیر از اینه که انسان در مقابل تقدیر هیچ نبرویی نداره؟! همه این چیزهایی که ما با قاطعیت بیان می کنیم در واقع عواملی نسبی هستند! دعا می کنیم و بعد وقتی براورده نمیشن براشون توجیهات شرعی و عرفی می سازیم و اگه دعا هم نکنیم محکوم میشیم به بی ایمانی!
اگر همین رویاها هم نباشد که کارمان زار است
پاسخ:

دقیقا همینطوره. هر چقدر هم به آرزوهامون نرسیم بازم بی خیال آرزو کردن نمیشیم. هر روز یه آرزوی جدید به لیستمون اضافه می کنیم...

آرزوهامون شبیه همدیگه است. غیر از دومین مورد که من می خوام لاغر بشم شما چاق.
یه زمانی منم خیلی به انرژی مثبت و دید مثبت و اینجور چیزها اعتقاد داشتم ولی الان دیگه نه. نمی دونم شاید خسته تر از اون چیزیم که بخوام دیگه به این مسایل فکر کنم.
پاسخ:
میدونی چرا دیگه اعتقاد نداریم؟ چون اعتقاد به این چیزها تا یه سنی جواب میده، بعدش دیگه می فهمی با اون چیزی که تقدیرته نمی تونی بجنگی!