تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

درباره بلاگ
تا سن پطرزبورگ

از همه شماهایی که اینجا رو دنبال می کنید و وقت میذارید بسیار سپاسگزارم. ببخشید اگر زود به زود نمی نویسم...

۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۳۶

روز می آید

توی فیلم "کافه ستاره" سکانسهای آخر فیلم که ملوک با اون پسره بهزاد ازدواج می کنه، وقتی پیچ پله های خونه رو بالا میاد یهو صدای مطرب و جشن و بزن و بکوب قطع میشه و ملوک بالای پله ها همه آدمهایی رو می بینه که رفتند و حذف شدند: فریدون، ابی، سالومه و... بعد بغضش رو قورت میده و به همه اونهایی که تو خیالش دارند نگاهش می کنند و براش خوشحالند، لبخند میزنه! هر روز صبح وقتی از خواب بیدار میشم حس ملوک رو دارم وقتی نداشته ها و آدمهای رفته رو به یاد میارم و بعد به زور لبخند میزنم و روز اینجوری برای من آغاز میشه...


۹۴/۰۶/۲۵
7660 ...

نظرات  (۵)

۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۴ فاطیما کیان
توی صبح اون روزا که برای یک سال داشتمش ,صبح به صبح چهره ی ادمایی که دیگه نبودن جلوی چشمم میومد و غصه میخوردم اما زمان و گذشتنش خوبیش اینه که کم کم به جای خالی هم عادت میکنی مثل جای خالی یه قاب روی دیوار که در نبود قابش بعد یه مدت اون ردی که قاب از خودش گذاشته هم عادی میشه...
پاسخ:
نمیدونم امیدوارم اینطور باشه ولی در مورد جای خالی پدرم توی زندگیم بعید می دونم گذشت زمان خوبش کنه...
بعضی رفتنا ممکنه سنگین تموم شه ولی خب نمیشه کاریش کرد ... زندگی ما دنیای رفت و آمداس

پاسخ:
موافقم... کاریش نمیشه کرد!
سلام عزیزم

حکایت عجیبی است ،به شب که می رسیم،ردهایمان به روز می شود!!!

ارزوی شادیت را دارم....
پاسخ:
سلام عزیز دلم. از کامنتهای خصوصیتون که من رو محرم می دونید و در میون میذارید خیییییییلییییییییی ممنونم. همه اونها رو با تمام وجود میخونم و درک می کنم...
منم برای شما شادی سرشار از عشق از خدا میخوام:*
از خاطره ها شکرگزارم، بروید
مال خودتان دار و ندارم بروید... (علیرضا آذر)
من آدمای رفته ی زندگیم رو کوچکترین خبری هم ازشون نگرفتم هیچ وقت یعنی اعجوبه ای هستم تو این مورد خودشون فکر می کنن کامل فراموششون می کنم... ولی نکتۀ بدش همینجاست که صبح تا شب (نه فقط صبح دقیقا از اول چشم باز کردن تا خواب رفتن شب) تک تکشون به صف جلو چشمم رژه میرن...
پاسخ:
امان از دست شما پسرها... !!!
سلام دوستم. امیدوارم یه روز خوب بیاد که همیشه با اشتیاق از ته دل و نه از اجبار بخندی.
جای خالی بعضی آدم ها رو میشه با بقیه پر کرد. درسته بعضی وقت ها یادشون می افتی اون هم در شرایط خاص اما در کل این مسئله آزارت نمیده. اما جای خالی بعضی ها رو هیچوقت نمیشه پر کرد و نبودشون رو فراموش کرد پس نباید انتطار داشت با گذشت زمان همه چیز عادی بشه. فقط یاد می گیریم کمتر اذیت بشیم.
پاسخ:
سلام عزیز دلم.
امیدوارم روزهای آینده روزهای خوبی برای هممون باشه:)