تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

درباره بلاگ
تا سن پطرزبورگ

از همه شماهایی که اینجا رو دنبال می کنید و وقت میذارید بسیار سپاسگزارم. ببخشید اگر زود به زود نمی نویسم...

۱۳ آبان ۹۴ ، ۰۰:۱۸

دیشب که ناصر جدی بود

دیشب جزء معدود شبهایی بود که ناصر جدی شده بود. بله همین ناصر خودمون رو میگم که الان توی دانشگاه سوره ارشد می خونه و هنوز از گوشی پیرمردی خودش دل نکنده. داشتم باهاش مشورت می کردم و به نوعی کمک می خواستم. خلاصه جدی با من صحبت کرد و آخرش به من گفت: چرا هیچوقت نمی خوای فراموشش کنی و یا دعا کنی که فرد جدیدی وارد زندگیت بشه؟! اینو که گفت خوابید و منتظر جواب من نموند! خب خسته ست و از ناصر هیچ چیز بعید نیست. می خواستم بهش بگم که اتفاقا به دو گزینه فکر کردم. یکیش نون فروش شهرمونه که داره دکترای حقوق می خونه و یکیش هم افرا افراسیابی! می خواستم براش تعریف کنم که به گمونم افرا از اون بچه مایه دار هاست و خیلی هم کوچیکتر از منه ولی یه جور خوبی مهربونه و وقتی جواب کامنت هامو میده مثل یه دختر هیجده ساله قلبم به تپش می افته ولی خیلی نمی تونم بهش فکر کنم چون اون کجا و من کجا. احتمالا ناصر به من می گفت: این پسره نون فروشه چی؟ و من می گفتم: ناصر جان خر ما از کره گی دم نداشت چون این پسره هم زن داره! می خواستم براش بگم که آدمهای کمی هستند که ممکنه منو درگیر کنند. باید بهش می گفتم که آدمیزاد قلبش نمی تونه هر روز برای یکی بتپه. مثل خودش که خیلی وقته دنبال یه دختر باشخصیته و پیداش نمی کنه. باید حالا که جدی بود حرفهای جدی زیادی بهش می زدم و نصیحتش می کردم و خیلی چیزها بهش می گفتم. اما حیف که خوابیده بود!

۹۴/۰۸/۱۳
7660 ...

نظرات  (۷)

هــعــی
چه میشه کرد!
پاسخ:
بله اعصاب جان چه میشه کرد!
زن داره؟! 
نکنه اونم یک چیزی ... چی گفته بودی؟... آهان! یک پنچری داره که هیچکیو تو  اینستا قبول نمی کنه!
پاسخ:
آره نون فروشه زن داشت:)
کی قبول نمی کنه؟ افراء؟ نه افرا پرایوت نیست عین بعضی ها:)
آره همه نمی تونن آدم رو درگیر بکنن....گاهی گداری نقشی نگاری:)))
پاسخ:
اره دیگه باید یه نقش و نگار خوب باشه:)
کلا همینجوره وسط بحث جدی میذاره میره میخوابه :دی
پاسخ:
خسته ست خسته:))
من دیگه با تو بحث نمی کنم. همش حرف خودتو می زنی :D

پاسخ:
آره خب بحث کردنتم دیدم! سالی یه دفعه اونم وسطش غیب میشی:)
@ خاتون: نیگا کناااااا  کی به کی تیکه می ندازه.  کوالا! :PPPPP
ناصر امامه خوابشم عبادته :D خواب امام مشکل گشای امته بعله : p
افرا پسره؟؟؟!!! من وب نگین خانم اسمشونو دیدم فکر کردم دختره گفتم چه اسم خوشگلی داره ... ممکن بود تو این یه مورد عشقی رقیب پیدا کنین ها :D پس آقا هستن...
دقیقا پیچیدگی عشق همینه هر لحنی برای آدم دلنشین نیس. کنار کسای دیگه هم میشه زندگی کرد ولی فقط با تظاهر به شاد بودن و عاشق بودن و خوشبختی... وحشت اون که یک عمر باید با تظاهر کنار کس دیگه ادای آدمای شاد رو در بیارم و بهش خیانت کنم چندوقتی هست بعد عشق اول وجودمو کم و بیش به رعشه انداخته....
پاسخ:
آره افرا یه پسره رویاییه لامصب:)))) 
والا ناصر مشکلات خودشم نمی تونه حل کنه چه برسه به امت شهید پرور:)))