تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

درباره بلاگ
تا سن پطرزبورگ

از همه شماهایی که اینجا رو دنبال می کنید و وقت میذارید بسیار سپاسگزارم. ببخشید اگر زود به زود نمی نویسم...

۰۸ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۴۹

آفتاب درخشان فردا!

راستش من رای ندادم! دلیلی نداشتم برای رای دادن. حتی کوچیکترین انگیزه ای هم نداشتم. انگیزه ای به کوچیکی بیرون رفتن از خونه یا حتی یه عکس برای اینستاگرام گرفتن! چرا باید رای میدادم؟! ساعتهای زیادی به این موضوع فکر کردم. من دختر سی و پنج ساله معلول بی پشتوانه ای بودم که هر چی فکر کردم نفهمیدم چرا باید رای بدم؟! مگه سالها پیش با شور و هیجان نرفته بودم و به "خاتمی" رای نداده بودم؟ مگه توی همه اون سالها نگفته بودند که اوضاع بهتر میشه که فلان میشه و بهمان تغییر می کنه و مگه همون سالها نبود که رکورد رای دهنده ها شکسته شد و به قول خودشون حماسه دوم خرداد اتفاق نیفتاد؟ بعدش چی شد؟ هیچی! هر روز  اوضاع بدتر و بدتر شد و جوونهای زمان ما عاصی تر و عاصی تر... توی اون سالها که مجله های با عکس خاتمی رو لای کیهان می پیچیدیم و از حراست دانشگاه رد میشدیم آمار خودکشی بچه های دانشگاه و تجاوز استادهامون به دانشجوها و مهاجرت شاگرد اولها بیشتر و بیشتر شد. هیچ اتفاق خوبی نیفتاد و سالهای بعدش وقتی از این کار به اون کار پرت شدم دیدم که تنها چیزی رو که نگاه نمی کنند صفحه شناسنامه اته که ببینن تو رای دادی یا نه! برای کی ارزش داشت؟ برای هیچکس! و بعدترها وقتی دوباره این موج رو سال هشتاد و هشت به راه انداختند من به اندازه کافی تجربه داشتم که بدونم رای دادن و ندادن بی فایده ست و مردم فقط تشریفات هستند. مثلا بری رای بدی که رسایی رای نیاره و مطهری رای بیاره! تمام این آدمها برای طبقه اجتماعی من فقط اسم هستند و مطمئنم هیچ کدوم، هیچ قانونی رو برای حمایت از معلولین تصویب نمی کنند و هیچکدوم برای طبقه اجتماعی من سنگی رو به سینه نمی زنند. امثال من آینده ای برای بچه هاشون توی این کشور متصور نیستند و عده ای از اونها هم به این نتیجه رسیدند که باید آینده رو در جایی خارج از ایران جستجو کنند. من چرا باید رای می دادم؟! اما خوشبختانه خیلی ها رای دادند. همه اونهایی که فردا از گرونی های شب عید خواهند نوشت. همه اونهایی که از تبعض ناراحتند. همه اونهایی که هر روز معتقدند آلودگی هوا از سطح هشدار گذشته. اونهایی که به اختلاس و دزدی و رابطه بازی آگاهند. خیلی ها رای دادند مثل مردم اهواز که هیچ کس برای هوای آلوده اونها نگران نیست. مردم خرم آباد هم حادثه خلق کردند، شهری که بالاترین آمار بیکاری در کشور رو داره. حتی اخبار گفت به بعضی از مناطق صعب العبور هم صندوق اخذ رای فرستاده شده! وای خدای من فکر کن بعد از سی و پنج سال هنوز راه و جاده ندارند و احتمالا خیلی چیزهای دیگه و فقط حق رای دارند. خیلی ها با هیجان صبح زود رفتند رای دادند و معتقد بودند شاید با این مهر کاری پیدا کنند. پیرزنها و پیرمردها هم حتی رای دادند و دخترها و پسرهای نوجوونی که با اشتراک ویدیوی "خاتمی" فکر کردند بعد از رای دادن، فردا آفتاب زیباتر خواهد بود!

۹۴/۱۲/۰۸
7660 ...

نظرات  (۱۹)

۰۸ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۵۷ فاطیما کیان
به یکی گفتم رای نمیدم گفت فردا پس فردا با مدرکت خواستن مثلا توی یک قبرستون دولتی هم استخدامت کنن لازمت میشه !!! خندم گرفت ...
پاسخ:
واقعا هم خنده داره. مضحکه!
متاسفانه مسئولین ما چه اصلاح طلب و چه اصول گرا برای هیچ یک از مردم هیچ کاری نمی کنند و نخواهند کرد. اصلا یکی از بدبختی های کشور ما همین اصول گرایی و اصلاح طلبیه.
پاسخ:
بله همون چهل ستون و بی ستون!
منم رای ندادم

ینی میدونی از اصول پایه ی رای دادن قبول داشتن نظامه! وختی قبول نداری، چه رایی؟ چه کشکی؟
پاسخ:
بله بله دیگه من نخواستم به این صراحت به موضوع بپردازم:)
این با اختلاف شش هزار رأی برنده شده توی کاشان!
کلیک
پاسخ:
اوه خدای من. فکر کن:/
http://kashannews.net/wp-content/uploads/2016/02/%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-600x450.jpg
لازمه بگم پوست.رهاش رو هم بسیجی ها می چسبوندن در سطح شهر؟
پاسخ:
این جور افراد وقتی میگن "ف" آدم تا فرحزاد میره! نیاز به گفتن نیست...
به این جور کارا میگن راه دشوار آزادی ...
پاسخ:
به نظرم راه رو داریم اشتباه میریم!
ای بابا ... چی بگیم؟! باز شما که یادته از دوره های هاشمی و خاتمی و رای دادن و ندادن و خیلی چیزها عوض نشدن و تغییرات کم و ... بعدش هم اون بازیه دوبارهٔ دوره موسوی و ...
اونقدر حرفها هستش که... مگه میشه نوشت...! :-! 
من بدلایل خودم که دارم، رای دادم ولی نه حوصلهٔ اینستا و عکس و پیگیری دارم، نه ...
اما خب اکثر حرفات، قبول
پاسخ:
بله هر کس دلایل خودش رو داره و این کاملا قابل احترامه.
حرفات یه حقیقته تلخه ولی خب درسته اعدام تهش میشه مردن ولی بهتره با چاقوی کند سرتو ببرن یا یه تیر مستقیم بزنن تو مغزت یا روش سریعتر دیگه؟! 
بین بد و بدتر باید انتخاب کرد هرچند فرمالیته نشون داده شه. 
بهرحال هرکسی دلیلی داره :))
+ دادن کلا جذابیت خودشو داره :دی
پاسخ:
برای جواب سوالت باید بگم من ترجیح میدم با یه مرگ سریع بمیرم تا با یه چاقوی کند، دقیقه ای صد بار بمیرم!

+البته به جز در مورد پول دادن:))
من همه اون مشکلاتی که ردیف کردی قبول دارم و بشدت نگرانشم اونقدر که حاضر نیستم ادمی رو به دنیام دعوت کنم!ولی رای دادم.چون میخام همچنان بابت این مشکلات حرف بزنم یعنی غربزنم!!چون اون وقت میدونم من سهم خودمو دادم.من قدم خودمو ورداشتم‌.کاری نبوده که نکرده باشم من دریغ نکردم.من میتونستم و نکردم رو تجربه نکرده باشم!
واصولا من ادم تیری در تاریکی هستم.من از اونام که تیم محبوبم چهار دقیقه مونده به پایان بازی چهار هیچ عقب باشه منتظرم تو هر دقیقه یه گل بزنه!من بیشتر وقتا واسه چیزی که امیدی نبوده تلاش خودمو کردم.ضجه خودمو زدم!!
واینکه اوضاع الان مملکتم خرابتر از حرفای شماست متاسفانه.من میترسم از راهیابی داعشیان از تندروی های نمایندگانی که به تنها چیزی که فکر نمیکنن مردم و مملکته وفقط پای عقاید خودشون وایمیستن و حاضرن بابتش هرقیمتیو بدن.هرقیمتی...از تبدیل شدن کشورم به جولانگاه این موجودات هراس دارم.از دیدن امثال رسایی و احمدی نژاد و مصباح بر هریک از مسندهای مملکتم بیزارم.حتی اگه رای من اثر داده نشه خونده میشه شک ندارم!!اینها امار حقیقی رو دارن.مطمئنم به امار واقعی توجه میکنن و اشتباه شاه رو نمیکنن که کوروش بخاب من بیدارم و همه چی ارومه و بعد...برای همین از ایجاد مجلس ششم جدید ترسیدن و ردصلاحیتها رو بوجود اوردن برای کنترلش.وگرنه میتونستن اینکارو نکنن تمامی اصلاح طلبا باشن ولی لیست خودشونو اعلام کنن.پس رای من اثر داره ولو یه گزارش فوق محرمانه باشه!!!و براساسش چرخش میشه.روحانی و مذاکرات چرخش نظام بود براساس همین امار.ودرنتیجه میخام بدونن این موج برای جلوگیری از ورود چه کسانی بود و بتونن حساب کنن بلاخره بلاخره روزی خاهد امد که این موج برای بدست اوردن چیزهای اساسی تر بپاخیزه.الان از زخمهای انقلاب و جنگ خستست ولی روزی خاهد امد مسلما نه برای نسل من ولی برای نسلهای بعدمن ولی الان امار حقیقی نسل منو داشته باشن.
پاسخ:
من در جواب شما فقط می تونم بگم امید داشتن و کلا افکار اینجوری داشتن خیلی خوبه. هر کس دنیا رو از زاویه دید خودش می بینه. من رای نمیدم و بعد شکایت هم نمی کنم چون اگه رای میدادم و شکایت می کردم و کسی به دادم نمیرسید به قول دوستی حس "بیدار شدن پینوکیو در صبح بعد از شهربازی" رو داشتم و این خیلی حس بدیه:)

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل | وگر مراد نیابم، به قدر وسع بکوشم | سعدی .
وقتی بخواید بدبین باشید کاملن موفق میشید.
به نظر من نه انتخابات خاتمی نه 88 هیچکدوم هیچی به هیچی نبودند. عمر و صبر ما کوتاهه ولی اگه دید بازتری داشته باشیم نمی تونیم تاثیر هیچکدوم از امید هایی که به رای دادن منجر شدن رو نادیده بگیریم. حتی رای هایی که شمرده نشدن و به اعتراض کشیدن اتفاقن یکی از نقاط عطف ِ دادخواهی بودند. برای تغییر و پیشرفتی که به چشم بیاد زمان بیش از جوونی ِ یه نسل لازمه 
بابای خودم انتظار داره یک شبه همه چی از این رو به اون رو بشه و به نظر من این نپختگی و رشد کم سیاسی ما رو نشون می ده.
پاسخ:
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش/ بیرون کشید باید از ورطه رخت خویش     "حافظ"
 امیدوارم آینده ای که با نابود شدن یک نسل در انتظار اون هستید، واقعا آینده روشنی باشه!
ببخشید کامنت اولم رو دوبار فرستادم

به «سوفی»: از حرفاتون کلی لذت بردم و کلی یاد گرفتم. جمله اولتون هم دقیقن توصیفی بود از شرایط خودم.
آخ که چقدر خوب گفتید. حتی اگه رای من اثر داده نشه خونده میشه شک ندارم.رای من اثر داره ولو یه گزارش فوق محرمانه باشه!
وقتی وسط امید ها و تردید ها و بغض ها و کینه های اینجور روزها به وجود چنین احساسات مشابهی توی آدمای دیگه ای مثل خودم پی می برم آروم می شم. یک جور اشک سبز پیروزی ریختن حتی اگر پیروزی در حد یه گزارش محرمانه باقی بمونه
ما هم عاشق رای دادن نیستیم ولی در نهایت 30 درصد انقلابی در انتخابات به نفع کسانی که میخواهند مردم رو با شلاق به بهشت بفرستند در آن شرکت میکنند و جمهوری اسلامی مطمئنا با مشارکت پایین حاضر به تغییرات بنیادین نمیشه ... قطعا وقتی داری تو این کشور زندگی میکنی رای میتونه شرایطتو برات بدتر یا بهتر کنه ... بنظرم ترکیب اصولگرایی مجلس و سعید جلیلی و...    پتانسیل به جنگ کشوندن ایرانو داره + اینکه خاتمی و اصلاحات و .. هم در حد خود به دموکرات تر شدن و آزاد تر شدن جامعه کمک کرده اند  .. رای تاثیر داره همین سیاست خارجی احمدینژاد تحریم به بار آورد و میلیونها نفر کاردار ! رو بیکار کرد و ارزش پول ملی رو در جهان 4 برابر پایین اورد اونهم بخاطر یه آرمانگرایی پوچ انقلابی که مردم هم ازش حمایت کردن مشکلی که میتونست پیش نیاد با سیاست بهتر  ...     برای تغییرات بنیادین یکهویی یه راه دیگه هم هست انقلاب خشن ! مثل انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب امریکا که بترتیب اونزمان با جمعیت بسیار کمتر 800 و 500 هزار کشته دادن  ،  تغییر خشن در ایرانی هم همینقدر هزینه داره و نباید بعد 100-200 تا کشته خیابونی آخ و وای کنیم  .  
پاسخ:
تغییرات بنیادین؟ انقلاب خشن؟ نه من متاسفانه به حرفهای شما اعتقادی ندارم اما به هرحال شما جوان هستید و این یعنی روزهای بهتر رو خواهید دید و قطعا اون روز به آدمهایی عین ما که سهمی از رفاه، درآمد، کار، پشتیبانی دولتی و غیره رو نداشتیم، فکر نمی کنید. اما بعید می دونم در این کشور حتی نسل شما هم اونجوری زندگی کنه که الان مردم دنیا دارند زندگی می کنند. اما خب امید مسکن تاثیر گذاریه:)
@علی موسوی
می گم تو فامیل کاردار داری؟چه با کلاس:|
ما که یه کار معمولی هم نداریم!
ای بابا حالا باس چند سال دیگه هم شعارای اصلاح طلب ها رو تحمل بکنیم یا برنامه دارن؟!
بذار خودم واست بگم ۷۶۶۰جان اینا هم چند سال میان بعد هر وقت نقدشون می کنی دماغشون رو می کشن بالا و می گن تقصیر قبلی ها بود که گند زدن ما بی تقصیریم!بعد مردم می رن به حزب مقابلشون رای میدن بعد دوباره اونا هم میان همین خزعبلات رو تحویلمون میدن.
کلا یه عده سرخوشیم دور هم جمع شدیم!
حزب در تعریف درستش در ایران موجود نیست.همه شون غر الکی می زنن.بلد نیستن با خدمت کردن با هم رقابت کنن.همه اش شانتاژ و شعار!:|


بعد دیگه اینجوریاست که اینا یه روبان پاره می کنن چهل تا عکس می گیرن باهاش و بعد تو صفحه های مجازی منتشرش می کنن.کلی خانم و اقای خوشگل بازیگر هم باهاشون عکس می اندازن.بعد من و تو در این پیچ ناکامی های خودمون نشسته عکس هاشون رو لایک می کنیم و حس می کنیم به به به دروازه هایی به سوی خوشبختی!حالا ما نه از این زندگی ها داریم نه از اون سفرها می ریم نه جیبمون پر!ما داریم تصویر دارا بودن رو فقط لایک می کنیم!:|
خلاصه این شعارهای شیک!تنها چیزی که به دست ما داده یه گوشی اندروید که اونم با هزینه خودمون خریدیم واسه لایک کردن !:|
ما تو محاسباتشون نیستیم فقط موقع انتخابات هستیم.موقعی که به نیروی کار کار کن تا بمیری!!!نیاز دارن.بقیه هم لابد از آسمان زر باریده به سرشان نه خودشان دزد بودن نه پدرشان:|
ولی خب مردم حس می کنن دارن خفه میشن رای میدن تا فشار کمتر بشه!نمی دونن فشار از کجاست!فقط می خوان خفه نشن!حس می کنن یه جای کار ایراد داره ولی نمی دونن دقیقا کجا؟!:|
پاسخ:
ما توی محاسباتشون نیستیم! دقیقا و این چیزیه که مردم نمی خوان قبول کنند متاسفانه.
من با خط به خط هر دو کامنت شما به شدت موافقم صبا جان...
صبا / دیکتاتور !!!   نظراتتو باز کنم اونجا باهات صحبت کنم ... من تمام و کمال احترام قائلم برای رای ندهنده ها و  صاحبان آرای باطله و .... عقلا و منطقا و شعورا و .... کارشون توجیه پذیر و محترمه بنظرم ... اما من از دیدگاه خودم گفتم ....  حرفتو قبول دارم /  راست و چپ و حزب اللهی وقتی  اومدن سر کار باران زر ! و شیر نفت بترتیب تو جیب خودشون و آقازاده ها و جریانات مطبوعشون سرازیر شده و همشون تو یه چیز لا اقل مشترک بودن و اونم پایین  تر اوردن  سطح  اخلاق و شرافت و پاکی تو جامعه بوده ...اون اندوروید و  پوپولیسم و بازیگرای خوشگل و ... هم حال بهم زنه و بحثش جداس .... خیلی از رای دهنده ها به خیلی از این حرفا  + دردای خیلی بیشتری که تو وجودشون هست آگاهن و ( خیلیا همک آگاه نیستن) اما تو هم پیشنهاد و آلترناتیوی ارائه ندادی ، فقط میخوایم یه مقدار بیشتر نفس بکشیم و حداقل انتخاب من دیکتاتورها و منفعلت طلب هائیه که از دریچه اخلاق و مذهب و نماینده خدا بودن  با مردم طرف نشن
@علی موسوی
الان به من گفتی دیکتاتور؟!:))
خودت دیکتاتوری!بخش نظرات که بازه!:|
من پیشنهادم برنامه داشتن.مثلا دو تا حزب به جای اینکه همدیگر رو متهم بکنن که تو تندرو حزب الهی هستی و اونای دیگه بگن تو جاسوس انگلیس ها هستی،مثل انسان برن ببینن مشکلات جامعه درد جامعه شون چیه؟!بعد مشکلات رو مهندسی بکنن.تیم تحقیقاتی داشته باشن راه حل پیدا بکنن برنامه ریزی بکنن.بعد وارد میدان رقابت بشن.اینا الان فقط واسه اینکه پوز آن دیگری ها رو بزنن وارد میدان شدن!واسه اینکه پست های قدیمی شون رو پس بگیرن.
الان من بگم برن از رییس جمهور های آمریکا یاد بگیرن،نمی گی بی ربط می گی؟!
خداییش این آقایان که ادعاشون تا آسمون می رسه!خارج رفته و خارج دیده اند.بچه هاشون همه بورسیه هستن.سیاست خارجی پاس کردن!چه طوری که همچین اصل ساده ای رو رعایت نمی کنن؟!غیر اینه که فاقد وجدان و شعور سیاسی هستند؟!:|
اینا صلاحیت دارن؟!:|
اما پیشنهادم چیه:مطالبه مردمی!
یعنی مردم باید گروه های مدنی خارج از دولت تشکیل بدن و دولت و مجلس رو بازخواست بکنن.این بت اصلاح طلب ها و اصول گراها بایستی شکسته بشه!اینا زیادی گنده شدن!از این بزرگترشون نکنید!
حزب مورد نظرت پیروز شد؟خب مبارکت باشه.حالا برنامه ات چیه؟می خوای وایسی یه گوشه ببینی چه کار می کنن؟:|
یا حاضری ببریشون زیر تیغ نقد؟!
نمی دونم زن ها چرا فقط موقع انتخابات دارای حق می شوند، حق رای. در بقیه موارد کلا حقی ندارند.
پاسخ:
توی این کشور هیچوقت هیچ چیز به صورت مساوی بین زن و مرد تقسیم نشده جز "حق رای"!