تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

درباره بلاگ
تا سن پطرزبورگ

از همه شماهایی که اینجا رو دنبال می کنید و وقت میذارید بسیار سپاسگزارم. ببخشید اگر زود به زود نمی نویسم...

بایگانی
پیوندها
۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۰:۳۹

گور بابای عنوان 3

توی اینستاگرام یک مساله بیش از مسایل دیگه برای من تهوع برانگیزه و اون مساله "فن پیج" ها یا همون صفحه ایه که طرفداران برای بازیگرها یا بازیکن های محبوب خودشون باز می کنند! بعضی ها در قسمت بیوگرافی حتی این موضوع رو با افتخار بیان می کنند که مثلا: لایک شده توسط ... (اون بازیگره یا بازیکنه)!!! به واسطه علاقه ای که به سام درخشانی دارم و فالوش کردم چند وقته متوجه شدم فقط عکسهای خودش و همسرش رو توی این صفحات لایک می کنه! بعد مثلا پایین اون عکسه نوشته شده: بدون هوا میشه نفس کشید اما بدون عشششققققق سام عزیز نمیشه!!! چه جوری چنین چیزی دو هزار تا لایک می خوره؟!! نکنه خیلی پیر شدم و نمی تونم خودمو با این نسل تطبیق بدم؟ نکنه این تهوع ناشی از کج سلیقگی باشه یا مثلا درک نکردن عشقی که ادمین داره؟ واقعا درکشون نمی کنم!

۹۵/۰۴/۰۳
7660 ...

نظرات  (۱۸)

۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۳:۰۵ سپیده برون
به خاطر اینکه ادمین‌ اون فن پیجا دخترای نوجوان کم سن و سال هستن. کلاس ششم، هفتم، هشتمی. به نظرم انتظار زیادیه از یه دختر نوجوان که احساسش رو نسبت به سلبریتی محبوبش بیان نکنه. اونم نسلی که معتقده همه چیز مال خودشه و هرچیزی رو میتونه به دست بیاره و ابراز احساسات حتی نامعقولش هم براش ممکن و سادست و هرچی هم بهش بگی میگه بیخیال بابا، راحت باش. مسلما منع کلمه و معنی و تعبیرم ندارن که برداشت خاصی از عشق داشته باشن. یا دوست داشتن و علاقمند بودن و طرفدار بودن رو نمیتونن تفکیک کنن.
ولی ما اگه سلبریتی رو دوست داشتیم ازهم مخفی میکردیم که مبادا کسی مسخرمون نکنه. یا حتی اگه اون ادم رو میدیدیم خیلی مودبانه، انگار همسایمون رو دیده باشیم سلام علیک میکردیم. نمیدونم کدومش درسته ها. گاهی فکر میکنم هیچکدومش. چون طرفدار باید یه تعریف درست داشته باشه وبتونه طرفداربودن رو به یه نوع رابطه تعریف شده تبدیل شه.
اینم بگم من یکی کلا هرکی از کراشم خوشش میومد عوضش میکردم. یکی رو انتخاب میکردم هیشکی دوسش نداشته باشه و چندان نشناسنش که فقط خودم دوستش داشته باشم :)))
پاسخ:
راست میگی راست میگی... نسل ما احساسشو پنهان می کرد. از سرزنش شدن و مورد حسادت واقع شدن فرار می کرد. اصلا انگار همیشه بزرگ و محافظه کار و عاقل بودیم... من به شخصه مخالف طرفداری کردن از سلبریتی ها نیستم اما معتقدم باید ابراز احساسات حد و مرز داشته باشه و اتفاقا برای این نسل که معتقده آگاه و متفاوته.
۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۴:۱۷ تو کا
فن پیج های تتلو رو ندیدی :| 
برو ببین از زندگی سیر میشی رسما!! اصلا شک می‌کنی آیا ادمین فن پیج به ذره یا حتی یه اپسیلون از عقل و شعور برخورداره!!!! 

کلا فن پیج ها نمونه‌ی کامل رخت بستن آدمیتن :| 
انقدر که طرف زندگیش درگیر چیزهای دوزاریه!!!!!!
پاسخ:
ندیدم مال اونها رو:))

واقعا چرا درگیره یه چیزی هستند که فایده نداره؟ مثلا چرا سعی نمی کنه زندگی و لحظات خودشو به تصویر بکشه؟ چه نفعی داره؟
۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۴:۱۷ گمـــــــشده :)

دوره اش تموم می شه بالاخره. ولی مشکلم اینه بعضیاشون نوجوون نیستن. سن و سالی هم دارن و این طوری هستن

:|
پاسخ:
بله موافقم همشون هم نوجوون نیستند متاسفانه. شاید این واقعا از بی هویتی نشات می گیره.
۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۱ خاتون .
این نسل خیلی متفاوتن ، گرچه کلا همون نوجونی هم من روی سلبریتی اگه کراش داشتم در این حد نبود :دی
پاسخ:
متفاوت هستند اما من نمی دونم این همه احساس روی چه مبنایی شکل می گیره و چه حسی براش داره؟ 
۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۳۰ نگین .م
اگه منظورتون از این نسل هفتادیان که باور کنید من خودمم نمیتونم هم نسلیامو که چه عرض کنم حتی یه سری دوستامو درک کنم
واقعا نمیفهمم چطور میشه که یه دختر قربون صدقه پسرای مردم بره؟(حالا تو این مورد مزدوج هم بوده دیگه بدتر)
یه چیز منزجرکننده ایه اصلا
پاسخ:
آخه قربون صدقه یکی بری که حداقل فایده داشته باشه:) 
۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۳۵ نگین .م
اگر هم همنظورتون هشتادیان که نظرم باید نگرام اینده کشورمون باشیم واقعا
پاسخ:
آره منم از این جهت نگرانم:)))
۰۴ تیر ۹۵ ، ۲۳:۰۹ گم نام
من متوجه منظورتون نشدم
این که یه نفر عاشق یه بازیگر باشه بده یعنی؟
پاسخ:
بد نیست ولی اگه خیلی افراطی باشه به نظرم پسندیده نیست.
۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۶:۲۹ دَر جا
نظرت در مورد تتلیتی ها و پیجاشون چیه پس؟ :))
پاسخ:
ندیدم اونها رو:)))
۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۲:۲۴ فانتالیزا هویجوریان
وقتی از خودشون هویتی ندارن مجبورا متوسل شن به طرفداری از یه گوزو که ااونم اصن هویتی نداره! جالبه :)))
پاسخ:
بی هویتی یه چیزیه که هممون یه جور درگیرشیم. باهات موافقم.
۰۸ تیر ۹۵ ، ۱۴:۲۴ نفس نقره ای
یعنی میگی منم پیر شدم؟ 
پاسخ:
:))
۱۰ تیر ۹۵ ، ۱۷:۳۱ مــیـمـ‌‌‌‌ ‌‌‌‌
:/
فک کنم مربوط به همون لایک خوردنه باشه یعنی این کپشنای اغراق آمیز فقط در جهت گرقتن همون لایکن وبین بچه های این دوره این لایک مثلا قد دنیا ارزش داره:/
یه ذوقی شبیه ذوق امضا و عکس با نویسنده و بازیگر محبوب دارن مثلا
پاسخ:
اینم نظریه قوی و قابل تاملیه! اینکه برای لایک گرفتن همه کاری بکنی:/
۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۶:۴۴ . زیزیگلو
برنامه ای هست به اسم لایک بگیر...احتمالا ازونا نصب میکنن
پاسخ:
بحث لایک نیست، داستان عشقهای غیر منطقی و افراطیه
۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۲:۰۷ منتظر اتفاقات خوب
بعضی ها خودشون هم نمی دونند که چی می خوان..یا اصلا نمی دونند چی رو واقعا دوست دارند..خودشون رو انداختن توی سیل و این سیل توهمون مسیری که میره اینارو هم میبره.
۰۲ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۲ یه دختر
دوستت دارم وبلاگ نویس مجازی...
پاسخ:
بی نهایت ممنونم از این لطف شما :)
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۲۹ جغد صورتی
چه بد که نمینویسید.دلتنگ شدیم
۰۵ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۲۸ ته استکانی
یه پیجی بود برای ابراز احساس به مرجانه گلچین. سینه چاک میدادا دختره ! مرجانه ام وجودم نفففسمممم
واقعا چرا انقدر محبت و کلمات محبت آمیز دم دستی و بی پایه شدن . خیلی فاجعه است خیییلللللی !
۲۳ مهر ۹۵ ، ۲۱:۰۹ رحیم فلاحتی
سلام بر بودای سن پطرزبورگ !
امیدوارم خوب باشید. اگرحوصله کردید چند دشنام و یا حتی چند سنگ و کلوخ در وبلاگتان بسوی ما خوانندگان نشانه روید تا لااقل کمی خونین و مالین شویم و با دیدن خون کمی آتش جنون مان بخُسبد !
پاسخ:
چطور میشه این محبت بی توقع و وسیعی رو که به من دارید جبران کنم؟ :)
۳۰ مهر ۹۵ ، ۰۱:۵۸ رحیم فلاحتی
لطفن در و پنجره ی اینجا رو تند تند باز کنید تا کمی هوا بخوره . فقط همین .

حکم دادگاه ست : " محکومیم به نوشتن ! "
پاسخ:
بله حتما همه سعی خودم رو خواهم کرد به دوباره نوشتن...
ممنون از همراهیتون :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم