ما را چه به آرزوهای بزرگ...
حقیقت اینه که من در دنیای واقعی هیچ دوستی ندارم و تصمیم گرفتم یکی از برنامه های سال آینده ام این باشه که بگردم و یک دوست پیدا کنم. اما تا الان که در خدمت شما هستم، شما دوستان من بودید. بله همین شماهایی که یک عده تان مصداق بارز واژه "رفیق" با کسره در حرف "ر" در فیلم های کیمیایی هستید. همون قدر غلیظ و همون قدر واقعی. همون قدر که مجازی هستید همون قدر هم سعی کردید واقعی باشید. چه خوب بنویسم و چه بد، چه ناراحت باشم و غر بزنم و چه عصبانی باشم و فحش بدم، شما هستید. روزهای خوب و شاد هم هستید. اصلا در هر صورت هستید و این باعث میشه که در قلبم حس کنم بعضی از شماها رو سالهاست که می شناسم و باهاتون زندگی کردم! عده دیگه ای از شماها هم "دوست" من هستید. شاید کامنت نگذارید و دوستم نداشته باشید اما همینکه برای خوندن وبلاگم وقت میذارید و با سکوتتون به من با همه کاستی ها و نقص ها احترام میذارید، بازم ارزشمندید. خلاصه اینه سالی که گذشت برای من تا همین روز آخر هم پر از حوادث بد و اتفاقات ناخوشایند و از دست دادنهای عظیم و بدشانسی های غیر قابل جبران بود. من در سال جدید برای شما که همراه من و دوستم هستید فقط و فقط یک آرزو دارم: هیچوقت با بدشانسی دماغ تو دماغ نشید! عیدتون مبارک:)