تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

درباره بلاگ
تا سن پطرزبورگ

از همه شماهایی که اینجا رو دنبال می کنید و وقت میذارید بسیار سپاسگزارم. ببخشید اگر زود به زود نمی نویسم...

۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۱۴

ابد و یک روز

وقتی توی سینما داشتم شاهکار تراژیک "ابد و یک روز" رو میدیدم، تمام مدت انگار در عالم دیگه ای بودم و به طرز مسخره ای لبخند شلی روی لبم بود و به جای زخمی که چیپس لعنتی روی لثه ام ایجاد کرده بود، زبون میزدم. شبش تصمیم گرفتم چیزی در موردش بنویسم اما منصرف شدم و بعد ته ذهنم فقط یه سوال موند؛ کاش "سعید روستایی" رو میدیدم و ازش می پرسیدم آیا کسی که چنین زندگی رو لمس نکرده می تونه چنین فیلمنامه ای بنویسه یا اینکه چیزی که نوشته از واقعیتی که باهاش روبرو بوده شکل گرفته؟


۹۵/۰۲/۰۲
7660 ...