تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

تا سن پطرزبورگ

من اینجاییم و چراغم در این خانه می سوزد...

درباره بلاگ
تا سن پطرزبورگ

از همه شماهایی که اینجا رو دنبال می کنید و وقت میذارید بسیار سپاسگزارم. ببخشید اگر زود به زود نمی نویسم...

۳۰ آبان ۹۵ ، ۲۳:۴۳

حسادت در یک صبح برفی

بعد از یه سنی آدمیزاد یه حس هایی دیگه توش می میره. بی تفاوت می شه. نمی خواد بشه ولی خب قانون طبیعته و یه چیزهایی توی دلش می میره. مدتها بود نسبت به چیزی و کسی حس حسادت نداشتم. یعنی کلا آدم حسودی نبودم و نیستم ولی امروز این حس رو توی خودم حس کردم و انقدر قوی بود که خواستم ثبتش کنم. صبح طرفهای ساعت نه یا ده یا یازده وقتی از سر بیکاری و بی حوصلگی عکسهای پروفایل توی تلگرامم رو چک می کردم، روی عکس یه دوست قدیمی موندم. با هم لیسانس و فوق لیسانس گرفتیم و بعد اون ازدواج کرد. حالا عکس گرفته بود. همراه با دخترش توی اولین برف زود هنگام تهران. از ته دل می خندیدند. اون ساعت صبح توی پارک... برف، دختر، لبخند و یک عکس! شاید زندگی من نباید این همه بد پیش می رفت... 

۹۵/۰۸/۳۰
7660 ...

نظرات  (۱۳)

دیروز صبح که برف خاصـی نبود ، الانه که برف نشسته تازه !
چجوری رفتن برف بازی ؟! :دی
پاسخ:
من نوشتم رفته بودند برف بازی؟!
کی میدونه چی خوبه چی بده؟ واقعا کی میدونه؟!
به قول اخوان :
هی فلانی زندگی شاید، همین باشد،
و دقیقاً به همبن مسخرگی!
پاسخ:
آره اینم می تونه یه طرز نگاه باشه که آدم دلش قرص بشه ولی گاهی هیچ جمله ای نمی تونه در اون لحظه به خصوص حالتو خوب کنه.
سلام
تو حسود نیستی فقط منتظر یه روز خوبی
پاسخ:
نه واقعا منتظر هیچ اتفاق یا روز خوبی نیستم بقول رسول یونان: از روی خستگی در این ایستگاه نشسته ام...
حست رو واقعا درک میکنم. و میدونی چیش بده؟ اینکه تو اون لحظه ها به کسی حسادت میکنی که اصلا نوع زندگیش انتخاب یا موردعلاقه ی تو نیست. ولی به راضی بودن و شاد بودنشه که حسادت میکنی..من این حس رو گاهی تازگیا تجربه میکنم
پاسخ:
دقیقا، دقیقا!! یعنی واقعا معلومه درک کردی :)
اگه اون روز خوب بیاد خستگیات تموم میشه
من همیشه به این فکر می کنم که ظاهر آدما زندگی شون نیست...

پاسخ:
بله درسته همه زندگی از ظاهرش پیدا نیست اما بعضی عکسها انرژیی دارند که آدم میفهمه تظاهر و ریا نیست.
سلام
امیدوارم شب یلدا واست شب آرامش و سلامتی و رسیدن به خواسته هات باشه
بارون و گلدون و سنگفرش میتونه کلی حس خوب به آدم بده
واقعا زمستون زیباس اما اگه حالت خوب نباشه و بارون و برفم نیاد حال نمیده
سرودای دهه فجر چقد نوستالژیکن هعییی
۰۳ دی ۹۵ ، ۱۱:۴۲ رحیم فلاحتی
سلام بودای جهانگرد خدا رو شکر دوباره این خونه رو  آب جارو می کنید:-) 
چه می شه کرد . گاهی لینک می شویم و گاه فراموش . بی خیال . سرنوشت ما نوشتن. آخ آخ چه بد سرنوشتی 😀😀😀
پاسخ:
شما همیشه منو یاد این شعر نیما می اندازید که: یاد بعضی از کسان زنده ام می دارد...
شما اون بعضی های زندگی من هستید :)
۰۶ دی ۹۵ ، ۲۱:۲۶ رحیم فلاحتی
لطف دارید !
سلام
لازم دیدم بیام کافی نت با یه هزاری توی جیبم! فقط برای اینکه براتون بگم که چقدر خوشحالم که دوباره می نویسید
پاسخ:
سلام عزیز دلم. روی ماهتو می بوسم و میخوام بدونی دنیا دنیا کامنتت برام عزیزه. مرسی از انرژیهای خوب بی توقعتون :*
سلام .خوب هستید .؟اینجا اومدم بنویسم ارزو می کنم همونطور که کلارا در فیلم هایدی در اون کوهستان رویایی تونست راه بره شما هم در یک روز باشکوه بتونید راه برید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی